تعداد بازدیدها :
تعداد نوشته ها :
تعداد نظرات :
آنگلا مركل، صدر اعظم آلمان قدرتمند ترين زن جهان
مجله اقتصادي آمريكايي فوربس، براي چهارمين بار در طول پنج سال، آنگلا مركل، صدر اعظم آلمان را به عنوان قدرتمند ترين زن جهان معرفي كرد در حالي كه با توجه به بحران اقتصادي ناحبه يورو محبوبيت وي در آلمان كاهش يافته است.
آنگلا يا آنجلا مركل صدراعظم آلمان به عنوان قدرتمندترن زن جهان انتخاب شده است در حالي كه سال گذشته، ميشل اوباما، همسر رييس جمهور آمريكا توانسته بود به اين عنوان دست يابد. بر اين اساس هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا و ديلما روسف، رييس جمهور برزيل هم به ترتيب به رتبه دوم و سوم در اين زمينه دست يافته اند. يك صد زني كه توسط اين مجله آمريكايي به عنوان قدرتمند ترين زنهاي دنيا معرفي شده اند، در مجموع 30 تريليون دلار ثروت در اختيار دارند و در ميان آنها سياستمدار، بازرگان، هنرمند و كساني كه در سازمانهاي خيريه و رسانه ها كار مي كنند نيز به چشم مي خورد.
آنگلا مركل، در حالي بار ديگر به عنوان قدرتمند ترين زن جهان معرفي شده كه ضعف مديريت او بخصوص در زمينه سياست خارجي مورد انتقاد هلموت كهل، صدر اعظم سابق آلمان كه از او به عنوان پدر سياسي خانم مركل ياد مي شد قرار گرفته است. عملكرد وي در بحران يورو به عنوان رهبر دومين اقتصاد قدرتمند اروپا نيز از سوي مردم آلمان و اروپا نيز مورد انتقاد بوده است به گونه اي كه بسياري از كشورهاي بحران زده اروپا معتقد بودند كه به وي به عنوان رهبر اروپا عمل مي كند.
مركل كيست؟
آنگلا دوروتئا مركل متولد 17 ژوئيه 1954 در هامبورگ است. پدر وي يك كشيش و مادرش معلم بود. اندكي بعد از تولد وي، خانوادهاش به آلمان شرقي مهاجرت كردند . در زمان تحصيل در دبيرستان هميشه شاگرد اول بودهاست . وي در جواني آرزو داشته روزي معلم شود.
آنگلا در سال 1973 در دانشگاه لايپزيگ به تحصيل فيزيك پرداخت كه آن را در سال 1978 به پايان رسانيد و دكتراي خود را در مقطع شيمي فيزيكي در سال 1986 به دست آورد.
سياستمدار آلماني، دبير كل اتحاديه دموكرات مسيحي آلمان و از 22 نوامبر 2005 صدراعظم كنوني و اولين بانويِ صدراعظم در تاريخ آلمان محسوب ميشود.
مركل اولين صدراعظم زن آلمان و اولين شهروند سابق آلمان شرقي كه بر آلمان دوباره متحد شده حكم ميراند است
او به عنوان رئيس اتحاديه دموكرات مسيحيها (CDU) ائتلافي با حزب خواهرش اتحاديه سوسيال مسيحيها (CSU) و حزب سوسيال دموكرات آلمان (SPD) را رهبري ميكند . اين ائتلاف پس از دو ماه مذاكره در پس انتخابات فدرال آلمان در 2005 تشكيل شد. مركل كه از ايالت «مكلنبورگ-فورپومرن» به بوندستاگ راه يافته از سال 2000 تا كنون رئيس اتحاديه دموكرات مسيحيها بوده و از 2002 تا 2005 رئيس ائتلاف پارلماني اين حزب با اتحاديه سوسيال مسيحي بود.
مركل اولين صدراعظم زن آلمان و اولين شهروند سابق آلمان شرقي كه بر آلمان دوباره متحد شده حكم ميراند است.
تا قبل از فروپاشيِ ديوار برلين مركل جايگزين آخرين سخنگوي دولت آلمان شرقي بود. در سال 1990 مركل عضو حزب مسيحي دموكرات شد و در پايان همين سال به عنوان نماينده اين حزب وارد مجلس آلمان شد . در ژانويه 1991 هلموت كهل (صدراعظم وقت آلمان) او را به عنوان وزير بانوان و جوانان ناميد و سپس وي پست خود را به وزير محيط زيست، حفظ طبيعت و بالاخره به امنيت راكتورها تغيير داد و اين وزارت را تا سال 1998 كه به قدرت گرفتن حزب سوسيال دموكرات آلمان به رهبري گرهارد شرودر انجاميد، نگهداشت . بعد از آن سعي بِه ائتلاف با سوسيال-دموكراتها براي حكومت در بعضي از ايالات كرد كه به نتيجِهاي نرسيد.
آنگلا مركل در سال 2000 به عنوان دبير كل حزبش انتخاب شد . با اين وجود در سال 2002 ادموند شتويبر دبير كل حزب مسيحي سوسيال آلمان كه با دموكرات-مسيحيها در پارلمان متحد است به عنوان نماينده دو حزب متحد براي صدر اعظمي كانديد شد . اين دو حزب با رهبرانشان (مركل و شتويبر) بارها شرودر و سوسيال-دموكراتها را به خاطر سياستهاي غلط اقتصادي، افزايش بدهيهاي كشور و مهمتر از همه تعداد بسيار زياد بيكاران مورد سرزنش قرار ميدادند. با اين وجود اتحاد آنها بار ديگر در سال 2002، بيشتر به خاطرسياستهاي اشتباه آنها در مورد جنگ با عراق از ائتلاف سبز-قرمز به رهبري شرودر و يوشكا فيشر شكست خورد.
با افزايش بدهيها و بيكاران كشور در سالهاي 2003 و 2004، فشار بر شرودر و متحدانش بيشتر شد تا آنجا كه دموكرات - مسيحيها در ساير ايالتهاي آلمان به پيروزي رسيدند . سوسيال-دموكراتها و شرودر براي جبران اين شكستها پيشنهاد به عقب كشاندن انتخابات پارلماني در سال 2005 را دادند، تا به رقباي خود محبوبيتشان را ميان مردم به اثبات برسانند. در حالي كه كارشناسان اميدي ديگر براي سوسيال-دموكراتها نميديدند.
در انتخابات بوندستاگ در سال 2005 مركل خود را نامزد صدراعظمي از طرف دو حزب متحد كرد. بر خلاف انتظار همه، سوسيال-دموكراتها رأي بالايي آوردند به طوري كه دموكرات-مسيحيها و سوسيال-مسيحيها نتوانستند به اهداف خود برسند. البته هيچ حزب يا اتحادي در انتخابات برنده از آب در نيامد. به اين ترتيب دو حزب بالا مجبور شدند براي اداره كشور با سوسيال-دموكراتها ائتلاف بزرگ تشكيل دهند . بر طبق مذاكرات ائتلاف بزرگ، سوسيال-دموكراتها به صدراعظمي مركل و كنارهگيري شرودر از سياست رضايت دادند به شرط اينكه 8 وزارتخانه بزرگ در دستان آنها باقي بماند. به اين صورت آنگلا مركل اولين صدر اعظم زن در كشور آلمان معرفي شد.
درباره مركل و در واقع سياست كنوني حزب او گفته ميشود كه او گرايش سنتي آلمان به فرانسه كه پايه تشكيل يك اتحاديه قوي اروپايي است را ميشكند و مثل توني بلر و مارگارت تاچر بيشتر گرايش به نزديكي با آمريكا دارد. اين براي اتحاديه اروپا مساله مهمي است وگرنه در زمينه سياستهاي اقتصادي اختلاف احزاب بزرگ حاكم در اروپا بسيار كم شدهاست. او به عنوان مارگارت تاچر قرن بيست و يك ياد ميشود.
در حالي كه بسياري از شركتهاي تجاري و اقتصادي آلمان در اثر بحران اقتصادي با خطر ورشكستگي مواجه اند، مديران و مسئولان تبليغي اين شركتها براي افزايش فروش و جلوگيري از سقوط بيشتر ارزش سهامشان در بازار بورس، دست به ابتكارات جديد از جمله " برهنه تصوير كردن مقامات و شخصيتهاي سياسي" كشورشان زده اند
در اقدامي جالب يك شركت توليد كننده لباس زير در آلمان براي جلب مشتري، تصاوير برهنه سياستمداران اين كشور از جمله خانم صدر اعظم آلمان را روي بيلبوردهاي تبليغاتي خود برد. در حالي كه بسياري از شركتهاي تجاري و اقتصادي آلمان در اثر بحران اقتصادي با خطر ورشكستگي مواجه اند، مديران و مسئولان تبليغي اين شركتها براي افزايش فروش و جلوگيري از سقوط بيشتر ارزش سهامشان در بازار بورس، دست به ابتكارات جديد از جمله " برهنه تصوير كردن مقامات و شخصيتهاي سياسي" كشورشان زده اند. شركت آلماني "برونو باناني" از هفته گذشته اقدام به چاپ و نصب بيليوردهاي تبليغاتي كرده است كه در آن تصاوير مونتاژ شده شخصيتهاي سياسي آلمان از جمله خانم مركل ( صدر اعظم ) و اشتاين ماير (وزير خارجه ) با لباس زير ديده ميشود.
بحران اقتصادي اتحاديه اروپا را بسيار دچار تشتت كرده است و در پي اين بحران فروش اين شركت توليد كننده لباس در آلمان كاهش قابل ملاحظهاي يافته است، از اين رو اين شركت اقدام به برگزاري حراج فصلي محصولات خود كرد كه نصب تصاوير مزبور براي تبليغ اين حراج فصلي مي باشد.
در حالي كه نصب اين بيلبوردهاي تبليغي با مخالفتهاي شديد برخي رسانهها و شخصيتهاي سياسي آلمان مواجه شد برخي متخصصان امور تبليغات معتقدند كه بحث و جدل بر سر اخلاقي بودن يا غير اخلاقي بودن اين شيوه تبليغ، در واقع همان هدف اصلي طراحان اين تبليغ بوده است چرا كه آنها ميخواستهاند با اين كار توجه افكار عموميو رسانه ها را به خود جلب كنند.
بحران اقتصادي اروپا و نقش مركل
بحران اقتصادي ناحيه يورو با 26 كشور مسالهاي است كه بسياري از مردم اين ناحيه را رنج مي دهد و مشكلات معيشتي بسياري براي آنها ايجاد كرده است. اين بحران ابتدا در يونان و سپس در پرتغال و اسپانيا خود را به خوبي نشان داد درحالي كه اوضاع كشورهاي شرق اروپا نيز زياد قابل توجه نيست. در اين شرايط بايد ديد قدرتمندان اروپا چه مي كنند. يك روزنامه آلماني با اشاره به كاهش محبوبيت مركل در بين مردم آلمان و حتي حزب خود و حاميانش، صدر اعظمي وي را در معرض خطر جدي دانسته است. روزنامه زوددويچه سايتونگ در مطلبي نوشته است : مركل در مسير نادرستي قدم گذاشته است كه به نظر مي رسد هيچ كس هم نمي تواند وي را به مسير درست بازگرداند. اين صدراعظم كه زماني محبوب بود، ماههاست كه بر اساس نظرسنجي هاي انجام شده محبوبيت خود در بين مردم آلمان را از دست داده است. بر اساس نظرسنجي "آ ار دي" آلمان 55 درصد پرسش شوندگان اعتقاد نداشتند كه حكومت آلمان و در راس آن آنجلا مركل مي تواند از گسترش يك بحران اقتصادي جديد جلوگيري به عمل آورد. بيست درصد پرسش شوندگان نيز در اين باره هيچ اعتمادي به صدر اعظم خود نداشتند. تا به حال مركل در زمانهاي سخت همواره حمايت هم حزبي هاي خود را به همراه داشت، اما حالا اين طور به نظر مي رسد كه اين دوره به پايان رسيده است. بدتر از آن، اين است كه كساني كه مظنون به سخت و دشوار كردن شرايط براي مركل هستند از رده هاي دوم و يا سوم حزب وي نيستند.
در حالي كه نصب اين بيلبوردهاي تبليغي با مخالفتهاي شديد برخي رسانهها و شخصيتهاي سياسي آلمان مواجه شد برخي متخصصان امور تبليغات معتقدند كه بحث و جدل بر سر اخلاقي بودن يا غير اخلاقي بودن اين شيوه تبليغ، در واقع همان هدف اصلي طراحان اين تبليغ بوده است چرا كه آنها ميخواستهاند با اين كار توجه افكار عموميو رسانه ها را به خود جلب كنند
مثلا "اورزولا فون در لين" معاون وي در رياست حزب دموكرات مسيحي به يكي از مخالفان طرحهاي مركل در حل بحران اقتصادي تبديل شده است. درباره وي اين طور گفته مي شود كه يك چشمي و مخفيانه به صندلي صدر اعظمي آلمان چشم دوخته است. فون درلين با ارائه پيشنهادهايي به صورت ماهرانه از وضعيت افتضاحي كه در فراكسيون ايجاد شده به نفع خود بهره برداري مي كند. نمايندگان پارلمان عضو احزاب حكومتي نيز احساس مي كنند به ويژه در حل بحران يورو قدرت خود را از دست داده اند.
اين در حالي است كه كريستين وولف رئيس جمهوري آلمان نيز به سياستهاي مركل در حل بحران يورو انتقاد شديدي وارد كرده است. چندي پيش نيز هلموت كهل صدراعظم اسبق آلمان در گفتگو با يك نشريه آلماني سياست خارجي حكومت آلمان و مركل را به چالش كشيد. سخنگوي سياست خارجي حزب دموكرات مسيحي نيز از انتقادات كهل دفاع كرده و اظهار داشته است كه هلموت كهل نگراني خود درباره اين حزب حكومتي را ابراز داشته است.
حال با تجه به بحران اقتصادي كه گريبان اروپا را گرفته است بايد منتظر بود و ديد كه زن قدرتمند جهان چگونه مي تواند نقشي موثر در اين راستا ايفا كند.
چرا سپاه با پژاك مي جنگد؟
همه چيز درباره عمليات سپاه عليه گروهك تروريستي پژاك
اين روزها اخباري از درگيري نظامي ميان سپاه و گروهكي به نام پژاك در كردستان و آذربايجان غربي به گوش مي رسد. سپاه پاسداران عمليات نظامي سنگيني عليه اين گروه انجام داده و تلفات زيادي را به اين گروهك وارد ساخته است. اما شايد اين سوال براي شما به وجود بيايد كه اصولا گروهك پژاك چيست و اهداف آن كدام است. رهبران آن چه كساني هستند و توسط چه جريانها و دولتهايي حمايت مي شوند و چرا وارد فاز مسلحانه عليه نظام شده است؟ نهايتا اين سوال مطرح مي شود كه درگيري نظامي فعلي بر سر چيست و چشم انداز آينده آن كدام است. ما در اين مطلب به اختصار تلاش مي كنيم به اين سوالات پاسخ دهيم.
پژاك مخفف چه كلماتي است؟
پژاك يا pjak (مخفف: Partiya Jiyana Azad a Kurdistanê : پارتيا ژيانا ئازادا كورديستاني: حزب حيات آزاد كردستان) از گروهك هاي تازه تاسيس با ايدئولوژي چپ گرايانه ماركسيست لنينيستي و جدايي طلبانه مي باشد.
قلمرو عمليات خرابكارانه اين گروهك كجاست؟
فعاليت اين حزب بيشتر در مرز بين ايران و تركيه و منطقه قلعهرش در استان آذربايجان غربي و كوهستان قنديل در كردستان عراق ميباشد
آيا پژاك همان پ ك ك است؟
به نطر مي رسد پژاك شاخه ايراني حزب پ ك ك تركيه مي باشد. خود پ ك ك حزبي است كه در تاريخ كردهاي تركيه ريشه دارد. تشكيل پ ك ك به دهه هشتاد ميلادي باز مي گردد. در دهه 80 و هنگامي كه مناطق كردنشين تركيه از التهابات كردستان عراق و عمليات انفال صدام حسين به هيجان آمد و مطالبات جدايي خواهانه كردهاي تركيه برپايه اين تحولات گذاشته شد.در اين سال ها پايه گروهي به نام «پ.ك.ك» يا حزب كارگران كردستان به رهبري فردي به نام «عبدالله اوجالان» گذاشته شد كه داعيه استقلال و آزادي كردستان تركيه را داشت.
«سيمور هرش»، روزنامهنگار برجسته آمريكايي نيز در مجله نيويوركر در مقالهاي بر رابطه بين پژاك و رژيم صهيونيستي تأكيد كرد و از پرداخت مبالغ هنگفتي كمك به اين گروه تروريستي به منظور مقابله با ايران خبر داد
اين گروه وارد فاز نبرد مسلحانه با ارتش تركيه شد و هدايت بسياري از بمبگذاري ها و عمليات تروريستي را در تركيه بر عهده گرفت. ارتش و سازمان هاي اطلاعاتي تركيه هم سياست مشت آهنين عليه اين گروه را به اجرا گذاشتند. پ ك ك از سوي بسياري به عنوان گروهي تروريست شناخته مي شد.با وقوع حادثه يازدهم سپتامبر، موجب تغيير نگاه اساسي در نگرش امنيتي كشورهاي گوناگون به ويژه در غرب شد. در اين فضاي جديد، بسياري از فعاليتهاي گروههايي همچون «پ.ك.ك»، مضر شناخته شد و اين در حالي بود كه تا پيش از اين، غرب براي مقابله با برخي از كشورها همچون ايران، از چنين گروههايي بيشترين بهره را برد.
پ ك ك براي مقابله با چنين بر چسبي ، عملا دست به يك اقدام تاكتيكي زد و نيروهاي خود را به چند بخش تقسيم كرد؛ بخشي از اين نيروها در خاك تركيه باقي ماندند و گروه ديگري با نام جديدي، فعاليت خود را در منطقه كردستان ايران، از سر گرفتند. اين شاخه جديد از «پ.ك.ك» يا پژاك يا «حزب حيات آزاد كردستان» ناميده شد و هدف خود را آزادي اقوام كردستان ايران ناميد.
اگرچه رهبري پ ك ك عبدالله اوجالان هم اكنون در زندان تركيه است و دوران حبس ابد را مي گذارند اما گروهك پژاك با الهام از انديشه هاي او اين گروهك را تاسيس و اداره مي كنند. گروهك پژاك در 4 آوريل 2003 روز تولد عبدالله اوجلان رهبر گروهك پ.ك.ك تاسيس شد
چه كساني از پژاك حمايت مي كنند؟
رژيم صهيونيستي از همان آغاز تشكيل خود، به منطقه كردنشين عراق به عنوان محلي براي فعاليت همهجانبه عليه امنيت كشورهاي پيرامون آن يعني ايران، سوريه و تركيه نگاه ويژه داشت. از همين رو، به محض سقوط صدام و ايجاد دولت خودمختار اقليم كردستان، فعاليت اطلاعاتي و امنيتي خود را به شدت گسترش داد.
«سيمور هرش»، روزنامهنگار برجسته آمريكايي نيز در مجله نيويوركر در مقالهاي بر رابطه بين پژاك و رژيم صهيونيستي تأكيد كرد و از پرداخت مبالغ هنگفتي كمك به اين گروه تروريستي به منظور مقابله با ايران خبر داد.
نكته جالب توجه اين است كه اگرچه نام اين گروه در ليست سياه گروههاي تروريستي غرب قرار دارد اما رئيس اين گروهك به نام عبدالرحمان حاجي احمدي كه هماكنون در كلن آلمان زندگي ميكند، روابط گستردهاي با دستگاه اطلاعات خارجي آلمان دارد و در سفر به آمريكا، خود را همپيمان آمريكا در مبارزه با نظام جمهوري اسلامي معرفي ميكند!!
هم چنين ارليش روزنامه نگار آمريكايي نيز در بازديد از پايگاه هاي پژاك در كوهستان قنديل و پس از انجام گفتگو با سركرده هاي اين گروهك صراحتا اعلام مي كند: فعاليتهاي نظامي پژاك در راستاي استراتژي آمريكا در منطقه است.
هم چنين پايگاه اطلاع رساني آمريكايي «نيوزمكس» در آگوست 2007 مصاحبه اي با رحمان حاج احمدي انجام مي دهد. حاج احمدي كه به واشنگتن سفر كرده بود در اين مصاحبه مي گويد: اميدوارم در ديدار با مقامات ارشد دولت آمريكا درباره وضعيت جاري در ايران و كمك واشنگتن به پژاك گفت وگو و رايزني كنم. وي در اين مصاحبه ادامه مي دهد: با كمك آمريكا اقوام كرد را در شورشي كه مي تواند به كل ايران گسترش يابد هدايت مي كنيم. در سال 2004 و درست يك سال پس از اشغال نظامي عراق توسط آمريكا، روزنامه واشنگتن پست و خبرگزاري آمريكايي رويترز گزارش هايي منتشر كردند كه بر طبق آن نيروهاي سازمان تازه تاسيس پژاك را در حالي كه سلاح هاي آمريكايي در دست داشتند، در اطراف پايگاه نظامي ايالات متحده در سليمانيه عراق رويت كردند.
به نطر مي رسد پژاك شاخه ايراني حزب پ ك ك تركيه مي باشد
چرا سپاه پاسداران در اين سطح وارد عمليات شده است؟
در چند سال اخير پژاك فاز عمليات مسلحانه و تروريستي خود را توسعه داده است. با فعاليت رو به گسترش پژاك و انجام يك سري بمبگذاري پراكنده در مناطق كردنشين ايران، سپاه نيز نسبت به اين مسأله واكنش نشان داد.
ايران نخست كوشيد با تلاشهاي ديپلماتيك، از توسعه فعاليتهاي تروريستي پژاك جلوگيري كند، ، اما دولت اقليم كردستان عملا نسبت به درخواستهاي ايران براي جلوگيري از فعاليت پژاك بيتفاوت ماند و دولت مركزي عراق نيز توانايي اعمال قانون و نظارت بر نواحي مرزي ايران را نداشت. از همين رو، ايران اقدامات نظامي را عليه فعاليتهاي تروريستي پژاك آغاز كرد.
هم اكنون وضعيت عمليات سپاه عليه پژاك چگونه است؟
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در حمله به مواضع گروه پژاك در خاك كردستان عراق در 25 تيرماه سال 1390 ضربههاي سختي به اين گروه وارد نمود. طبق اعلان رسمي سپاه پاسداران طي عملياتهاي اخير سپاه بيش از 50 نفر از اعضاي گروه پژاك كشته و تعداد 100 نفر از اعضاي اين گروه زخمي و عدهاي نيز به اسارت درآمدهاند.
در ابتداي هفته گذشته نيز عمليات سپاه عليه اين گروهك وارد فاز نهايي شد و مقر اصلي آنان مورد تهاجم قرار گرفت كه با تلفات شديد پژاك روبرو شد و هم اكنون اين گروهك جدايي طلب و تروريست از موضع ضعف تقاضاي آتش بس داده است.
آنجلينا جولي وديپلماسي آمريكايي
آنجلينا جولي در راستاي اقدامات ديپلماسي مشاهير آمريكا، به منظور نشان دادن چهره اي صلح طلب از آمريكا، از مراكز جهاني خيريه متخصص در خنثيسازي مين بازديد كرد.
آنجلينا جولي، كه اين روزها به نماد ديپلماسي مشاهير بدل شده و الگويي موفق و فعال براي سلبريتي ديپلماسي آمريكايي (celebrity diplomacy) محسوب مي شود، به منظور فريب افكار عمومي و نشان دادن چهره اي صلح طلب و معصوم از آمريكا، از مراكز جهاني خيريه متخصص در خنثيسازي مين بازديد كرد.
از آنجا كه ابرستاره سينما، آنجلينا جولي، به مدد قدرت افسانه اي هاليوود به چهره اي جهاني و نماد آمريكا بدل گشته و حالا ديگر "آنجلينا جولي" همان "آمريكا" است، بازديد وي از چنين مراكزي در سازوكارهاي ديپلماسي مشاهير اين معنا را القا مي كند كه آمريكا كشوري صلح طلب است و معصومانه از قربانيان جهاني مين هاي ضدنفر دفاع مي كند. اين درحالي است كه بزرگترين ارتش دنيا و بزرگترين كارخانه هاي اسلحه سازي دنيا متعلق به امريكاست و چه بسا اين كه مين هاي موجود ضدنفر محصول آمريكا باشد.
به راستي چه چيزي به اندازه ي 6000 بمب هسته اي كه آمريكا دارد مي تواند نسبت به حق حيات همه جانداران بي اعتنا باشد؟
آنجلينا جولي در حال حاضر به قصد اغواي جهاني، با همسر خود براد پيت از كشور اسكاتلند ديدن مينمايد با اين بهانه كه براد پيت در حال بازي در فيلمي به نام «جنگ جهاني زِد (زامبيها)» و گرفتن صحنههاي مختلف فيلم در اين كشور است.
هالو يكي از قديميترين و بزرگترين سازمانهاي پاكسازي مين است و به رديابي و پاكسازي مينهاي زميني و ديگر مواد منفجره بازمانده از جنگ ميپردازد.
«نعمتي بود كه توانستم از مراكز هالو بازديد كرده و كاركنان متعهد آنجا را ببينم. پس از دوران جنگ، تلاشهاي مينيابي هالو موجب بازگشتن ايمني و ايجاد اجتماعات مردمي شده است»
اين زوج بازيگر-ديپلمات، از حاميان قديمي فعاليتهاي موسسه خيريه "هالو تراست" معرفي شدهاند. آنجلينا در سفر خود به اسكاتلند از مراكز اين تراست واقع در تورنهيل دومفريشير بازديد نمود. وي گفته است: «نعمتي بود كه توانستم از مراكز هالو بازديد كرده و كاركنان متعهد آنجا را ببينم. پس از دوران جنگ، تلاشهاي مينيابي هالو موجب بازگشتن ايمني و ايجاد اجتماعات مردمي شده است».
لازم به ذكر است كه آنجلينا جولي و همسرش براد پيت داراي موسسهاي هستند كه تاكنون به ميزان صدها هزار دلار از "هالو تراست" حمايت مالي كردهاند و سبب تاسيس تيمهاي مينياب در كامبوج، سريلانكا، كوزوو، و افغانستان شدهاند.اين حمايت مالي و ديپلماتيك، تعبيري از همان "شركت هاي خصوصي ديپلماسي عمومي" يا public diplomacy private است.
نبايد از نظر دور داشت كه آمريكا در اين كشورها نيروي نظامي مستقر دارد و بسياري از مين هاي موجود در كامبوج، يادگارهاي تلخ دوران جنگ با آمريكاست، ضمن آنكه هم اكنون هواپيماهاي بدون سرنشين اين كشور، روزانه مناطق مختلفي از افغانستان و پاكستان را بمب باران مي كند.
هدف شوم آمريكا در قحطي سومالي
گفته مي شود، گروهي به نام "الشباب" كليد شورش داخلي در سومالي را زدند، اما سوال اينجاست كه چرا دولت مركزي نميتواند، اين گروه كوچك شورشي را منهدم كند و آرامش را به مردمي بازگرداند كه عمده اقتصادشان از كشاورزي ميگذرد و از لحاظ شاخصهاي رفاهي، سواد و بهداشت بدترين وضعيت در ميان كشورهاي جهان قرار دارند.
پايگاه اينترنتي وورلد سوسياليست با اشاره به وضعيت سياسي سومالي، به بررسي پشت پرده بروز قحطي در اين كشور پرداخته است.
اين پايگاه بر مبناي مستنداتي كه بر آن دست يافته مينويسد، امريكا نقشي اساسي در ايجاد اين بحران در سومالي دارد تا به اين بهانه و به بهانه درگير شدن با گروه شبه نظامي و كوچك الشباب، بار ديگر به سومالي لشكركشي كند.
موقعيت استراتژيك سومالي در شاخ افريقا و تسلط بر مسير ترانزيت جهاني انرژي، اصليترين عامل علاقمندي امريكا براي لشكركشي به سومالي به بهانه مقابله با گروهي كوچك به نام الشباب است، به همين دليل امريكا به قحطي موجود در سومالي دامن ميزند و مهمترين مانع رسيدن كمكهاي بشردوستانه را گروه الشباب معرفي ميكند.
از ديگر نگرانيهاي آمريكا در سومالي و شاخ افريقا جداي از جنبش الشباب، بايد از دزديهاي دريايي صورت گرفته توسط دزدان دريايي سومالي از كشتيهاي تجاري و نفتي ياد كرد كه مشكلات بسياري را براي كشتيهاي منطقه و ديگر كشورهاي جهان كه از تنگه هرمز به نقاط ديگر جهان در حركت بودند، بوجود آورد.
ورود نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران براي مقابله با اين دزدان و حضور در آبهاي آزاد نزديك به سومالي ديگر نگرانيهاي امريكا در منطقه شاخ افريقا بود.
به همين دليل بسياري از صاحبنظران امور بين الملل بر اين باورند، دولت اوباما درحال تدارك براي دخالت نظامي در سومالي به بهانه نگراني از اوضاع انساني اين كشور و قربانيان ناشي از قحطي است.
رسانههاي امريكايي از هم اكنون با بهراه انداختن تبليغات سياسي و محكوم كردن گروه اسلامي الشباب، آنها را عامل وخيمتر شدن بحران سومالي معرفي ميكنند.
درست چند ماهي از آغاز بمباران ليبي به بهانه حمايت از غيرنظاميان اين كشور نميگذرد كه امريكا خود را براي دخالت در يكي ديگر از كشورهاي افريقايي به بهانه نجات كودكان سوماليايي از قحطي و گرسنگي آماده ميكند، درحاليكه جامعه جهاني هيچگاه نميتواند اين ادعاي آمريكا را باور كند.
در سال 2009 امريكا برنامه جهاني غذا را واداشت،برنامههاي تأمين غذا در سومالي را متوقف كند كه رهاورد آن مبتلا شدن بسياري از كودكان سومالي به سوء تغذيه بود.امريكا برنامه جهاني غذا را به همكاري با گروههاي تروريستي سومالي متهم كردهبود
شوراي روابط خارجي امريكا در گزارشي با هدف توجيه دخالت آمريكا در سومالي اعلام كرد كه گروه الشباب حدود 10 هزار نيرو دارد، درحاليكه واقعيت امر اين است كه اين گروه فراتر از چند صد نفر نيروي وفادار در اختيار ندارد و برپايه گزارش مركز مبارزه با تروريسم بين الملل، اين گروه هيچگونه ارتباطي با سازمان القاعده ندارد.
با اين حال، مقامات امريكايي اين سازمان را علت قحطي و گرسنگي در سومالي معرفي ميكنند و "هيلاري كلينتون"، وزير امور خارجه امريكا اعلام كرد كه اقدامات تروريستي بيرحمانه توسط گروه الشباب عليه مردم سومالي موجب بدتر شدن اوضاع در اين كشور افريقايي شده است.
درحاليكه آنكه مانع رسيدن كمكهاي غذايي و بشردوستانه به مناطقي كه مورد حمايت امريكا نيست، ميشود، كاخ سفيد است، به اين ترتيب بايد گفت، كمكهاي بشردوستانه تنها به چند كيلومتر مربع از خاك سومالي محدود ميشود.
"دونالد استنبرگ"، نماينده امريكا در امور كمكهاي بشردوستانه خود به اين نكته اذعان ميكند و ميگويد: كاخ سفيد تلاش ميكند زندگي انسانها را در سومالي نجات دهد و اين كمكها را به مناطقي ارسال كند كه تحت كنترل گروه الشباب نيست، با اينكه ميدانيم 60 درصد قحطي زدگان سومالي در مناطقي زندگي ميكنند كه در تصرف گروه الشباب است.
هيچ كس نميتواند در مورد نيت واشنگتن در استفاده از غذا و قحطي به عنوان سلاحي جنگي عليه غيرنظاميان ابراز شك و ترديد كند. حدود سه ميليون و 500 هزار سومالي در معرض خشكسالي و قحطي قرار دارند و دو ميليون و 800 هزار نفر آنها درجنوب سومالي زندگي ميكنند، اما آمريكا كمكها را فقط به مناطق تحت نفوذ خود ارسال ميكند.
تمام سازمانها و آژانسهايي كه تلاش ميكنند، مناطق قحطيزده گستردهتري را تحت پوشش كمكهاي خود قرار دهند، از اين بيم دارند، مبادا متهم به همكاري با سازمانهاي تروريستي شده و تحت تعقيب قرار گيرند.
در سال 2009 امريكا برنامه جهاني غذا را واداشت، برنامههاي تأمين غذا در سومالي را متوقف كند كه رهاورد آن مبتلا شدن بسياري از كودكان سومالي به سوء تغذيه بود. امريكا برنامه جهاني غذا را به همكاري با گروههاي تروريستي سومالي متهم كرده بود.
مناطقي كه سازمان ملل متحد رسما از آنها تحت عنوان مناطق قحطيزده ياد كرده، چون تحت كنترل گروه الشباب بودهاند، از دو سال گذشته تاكنون از هيچ كمك غذايي بهره نبردهاند.
"يووري موسِوِني"، رئيس جمهور اوگاندا و از متحدان امريكا خواستار ايجاد منطقه ممنوعه پرواز در جنوب سومالي براي كمك به قحطيزدگان اين كشور شد و در اينباره گفت كه پيشنهادش موجب ريشهكني گروه الشباب در جنوب سومالي خواهد شد، درحاليكه گروه الشباب نه هواپيمايي در اختيار دارد و نه موشكهاي زمين به هوا. اكثر جنگجويان اين گروه را نوجوانان مسلمان سومالي تشكيل ميدهند و در واقع بايد گفت، هدف از پيشنهاد رئيس جمهور فراهم كردن زمينه حمله آمريكا به سومالي است.
ژنرال "كارتر اف هام "، فرمانده نيروهاي امريكايي در افريقا نيز در همين راستا اعلام كرد، پنتاگون از ايجاد منطقه ممنوعه پرواز بر فراز جنوب سومالي به درخواست كشورهاي منطقه استقبال ميكند. او از اتحاديه افريقا ميخواهد اين طرح را به اجرا درآورد، همانطوركه اتحاديه عرب درباره ليبي اين طرح را اجرا كرد و افزود: در واقع اين عمليات نظامي امريكا با پرچم كشورهاي ديگر است.
نيروهاي اتحاديه افريقا موسوم به "آميسام" كه از حمايت امريكا برخوردار هستند، نيز عمليات زميني گستردهاي عليه شبه نظاميان الشباب انجام داده و درگيريهاي شديد گزارش شده از موگاديشو پايتخت سومالي و شهر الواك در منطقه گيدو در جنوب سومالي رهاورد اين استراتژي است.
درست چند ماهي از آغاز بمباران ليبي به بهانه حمايت از غيرنظاميان اين كشور نميگذرد كه امريكا خود را براي دخالت در يكي ديگر از كشورهاي افريقايي به بهانه نجات كودكان سوماليايي از قحطي و گرسنگي آماده ميكند، درحاليكه جامعه جهاني هيچگاه نميتواند اين ادعاي آمريكا را باور كند
البته امريكا خود به تنهايي توان حمله به سومالي را نيز دارد. در ماه ژوئن امسال هواپيماهاي بدون سرنشين امريكا به جنوب سومالي حمله كردند. پيشتر نيز نيروهاي ويژه امريكا براي دستگيري و يا كشتن مظنونان در مناطقي از سومالي مستقر شده بودند.
اين نيروها ميتوانند از پايگاه جديد سيا و از طريق ناوهاي آمريكا كه در سواحل سومالي پهلو گرفتهاند و يا از پايگاه نظامي در نزديكي جيبوتي حملاتي انجام بدهند.
گروه الشباب كه امريكا مدعي است با گروه القاعده رابطه دارد، تهديد نظامي بزرگي براي امريكا محسوب ميشود و اين نكتهاي است كه "پيتر كينگ" رئيس كميته امنيت مجلس نمايندگان امريكا نيز به آن اشاره ميكند و گروه الشباب را تهديدي رو به رشد براي امريكا دانسته و ادعا ميكند، اين گروه درحال سرباز گيري از افرد سومالي- امريكايي براي انجام عملياتهاي تروريستي است.
اما "كارن گرينبرگ"، مدير اجرايي مركز قانون و امنيت دانشكده حقوق نيويورك ادعاهاي كينگ را به چالش كشيده و اعلام ميكند، تنها يك تبعه سومالي- امريكايي به اتهام اقدامات تروريستي تاكنون بازداشت شده كه او نيز هيچ ارتباطي با گروه الشباب ندارد.
اين اولين واكنش آمريكا در كمك به قحطيزدگان سومالي نيست، فقط كافي است واكنش واشنگتن در كمك به قحطيزدگان سومالي در روزهاي پاياني رياست جمهوري جورج بوش پدر در پنجم دسامبر 1992 را به ياد بياوريم كه با اعزام 30 هزار نظامي امريكايي به سومالي براي كمك به كودكان گرسنه اين كشور همراه بود. در آن زمان نه گروه الشبابي در سومالي وجود داشت و نه جنوب سومالي در دست ايشان بود. در آن زمان خدايان جنگ بودند كه پس از سرنگوني رژيم زياد باره ظهور كرده و تهديدي براي كاروانهاي ارسال كمك به سومالي بشمار ميآمدند.
از سال 1977 امريكا از رژيم ديكتاتور نظامي باره عليه رژيم اتيوپي كه مورد حمايت شوروي سابق بود، حمايت كرد و در سال 1991 وقتي واشنگتن از حمايت رژيم باره دست كشيد، رژيم او سقوط كرد. از آن پس هيچ دولت با ثباتي در سومالي برسر كار نيامد.
"بيل كلينتون"، رئيس جمهور سابق امريكا نيز به اشغال نظامي سومالي ادامه داد. او در سال 1994 و پس از آنكه يك بالگرد امريكايي در موگاديشو سرنگون شد و جسد سرنشينان آن در تلويزيون به نمايش درآمد، مجبور شد نيروهاي امريكايي را از سومالي خارج كند. از آن پس امريكا تلاش كرد، شكستهايش را در اين كشور و در افريقا وارونه و در جهت پيروزي جلوه دهد.
سومالي در محل تقاطع تجارت جهاني از طريق دريا و هوا قرار دارد. حدود 90 درصد پروازهاي تجاري جهان از فراز خاك اين كشور انجام ميشود، حتي نفت صادراتي كشورهاي خليج فارس و شمال افريقا نيز از طريق خطوط دريايي سومالي صورت ميگيرد. استيلا و حاكميت بر سومالي يكي از اهداف كليدي امريكا است، بويژه اينكه اين كشور تلاش ميكند برتري خود در مقابل رقبايش از جمله چين حفظ كند.
بعد از شكست در سال 1994 واشنگتن آموخته كه بايد تاكتيكهاي مختلفي را در اين كشور افريقايي بكار بگيرد. در دسامبر سال 1996 امريكا از حمله اتيوپي به سومالي حمايت كرد. هنگامي كه نيروهاي اتيوپي از سوماي خارج شدند، نيروهاي آميسام جايگزين آنها شدند. نيروهاي اوگاندا و بروندي كه اكثر نيروهاي آميسام راتشكيل ميدهند، توسط نظاميان امريكايي آموزش ديدهاند و به آخرين تجهيزات نظامي روز مجهز شدهاند. بعد از جنگهاي بالكان، آسياي مركزي و جنگ خليج فارس به نظر ميرسد، اين بار نوبت افريقا باشد.
10 برند برتر سختافزاري
بنا به تحقيق انجام شده توسط مركز آناليز بازار "فايننس" كه وظيفه بررسي ارزشگذاري برندها را دارد، برندهاي سخت افزاري و سروري 40 درصد از ارزش خود را نسبت به سال گذشته از دست دادهاند.
10
به گزارش آي تي ايران، برند NEC يكي از 5 برند ژاپني موجود در ليست، با ارزش 3/4 ميليارد دلار در جايگاه آخر يعني دهم قرار دارد. برندي كه بخشي از گروه بزرگ سوميتومو است كه فعاليتهاي زيادي در زمينههاي IT و تلفن همراه داشته است.
9
برند ژاپني Fujitsu كه با مشاركت با Siemens نام يك برند نيمه آلماني را نيز يدك ميكشد، به تازگي تمركز زيادي در بازار سرورها دارد و با ارزش 4/4 ميليارد دلار جايگاه نهم را از آن خود كرده است.
8
Philips برندي كه در بازار لوازم الكترونيكي مصرفي فعاليت گستردهاي دارد و در بازار IT به خصوص لوازم مراقبتهاي بهداشتي، درماني (Health Care) نيز بازار را در تسخير دارد، جايگاه هشتم را با ارزشي بالغ بر 6/5 ميليارد دلار كسب كرده است.
7
به گزارش كامپيوتينگ، ژاپني شناخته شده بعدي اين ليست برندي نيست جز Panasonic كه در سال گذشته در يك معامله بزرگ برند Sanyo را با ارزشي برابر با 9 ميليارد دلار خريداري كرد! مجموعهاي بزرگ از محصولات را در اين برند ميتوان ذكر كرد، بنابر اين گزارش ارزش Panasonic برابر با 8/5 ميليارد دلار بوده و جايگاهي بهتر از هفتمي براي اين برند وجود ندارد.
6
برندي كه علاوه بر فعاليت در گستره بزرگي از محصولات مصرفي و حرفهاي IT در تجهيزات صنعتي نيز فعاليت خوبي دارد Toshiba است كه سال گذشته فناوري محبوبش (HD DVD) مغلوب روابط و قدرت Sony شد و شكست را پذيرفت. ارزش Toshiba برابر 8/6 ميليارد دلار برآورد شده و در رتبه ششم ليست قرار گرفته است.
5
برند آمريكاييDell هر چند هميشه ما را به ياد رايانههاي از پيش آماده مياندازد، اما نبايد ديگر محصولات آن مانند پرينتر، نوت بوك، نرم افزار، سرور و سويچهايش را فراموش كرد. همچنين اين برند تلويزيونهاي HD را در سبد محصولات خود دارد كه كارخانههاي ديگري برايش توليد ميكنند.Dell جايگاه پنجم را با ارزش 2/8 ميليارد دلار كسب كرده است.
4
برندي كه نامش خود باعث جلب خريدار ميشود، چه قصد خريد لوازم الكترونيك مصرفي داشته باشيد، چه قطعات رايانه، چه كنسولهاي بازي و غيره، غول ژاپني،Sony است كه در بسياري از بازارها محبوبترين نام تجاري است. Sony رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است.
ارزش برند Sony برابر با 6/11 ميليارد دلار است.
3
يك سيب كه به دليل طراحيهاي شيك و مدرنش هميشه پيشرو بوده است چه در نرمافزار چه سخت افزار، Apple.
امروزه آن را با استيو جابز هم ميتوان شناخت. يعني اگر جابز مريض شود سهام افت ميكند و برعكس. محصولات Apple هميشه منحصر به فرد و خاص بوده و در اصل نقش يك مسير دهنده به بازار IT را نيز بازي ميكند و با محصولاتي چون ipod و iphone بازار را دگرگون ميكند. همين چند روز پيش يك ميليارد دانلود براي استفاده توسط همين محصولات از سايت App store در كمتر از 10 ماه انجام شد.
Apple در حالي در جايگاه سوم قرار دارد كه ارزش برندش 6/13 ميليارد برآورد شده است.
2
اما از يك برند پرينتر كوچك به يك غول بزرگ در محصولات رايانهاي تبديل شدن تنها كارHP ميتواند باشد و بس.
از محصولاتي چون رايانه، نوت بوك تا محصولات فوق تخصصي در سيستمهاي شبكه. علاوه بر داشتن حجم وسيعي از محصولات و بازار قطعات IT با خريد سال گذشته خود يعني شركت خدماتي EDS به ارزش 9/13 ميليارد دلار، در نظر دارد به گسترش خدمات و سرويسهاي تجاري خود در محصولات سخت افزاري بپردازد.
ارزش دومين برند بازار سخت افزار 8/23 ميليارد دلار برآورد شده است.
1
غول آبي صدر جدول را در اختيار دارد،IBM برندي كه همه را ياد رايانه مياندازد، برندي كه در 2004 بخش رايانه و لپتاپ خود را به يك شركت چيني با نام Lenovo فروخت.
برندي كه در سال 2007 رتبه دوم را در ليست بزرگترين شركتهاي نرمافزاري در اختيار داشت.
آي بي ام همچون قلب تپندهاي در بسياري از محصولات شركتهاي ديگر در حال فعاليت است. مثلا ريزپردازندههاي به كار رفته در كنسولهاي بازي Xbox360, PlayStation, Nintendo و غيره نمونه كوچكي از اين حضور است.
IBM بيشترين تعداد حق امتياز (patent) ثبت شده در بين شركتهاي آمريكايي و هشت لابراتوار بزرگ تحقيقاتي را در سراسر جهان دارد.
IBM بزرگترين شركت رايانهاي در سراسر دنيا با داشتن 388 هزار نفر نيروي كار و ارزشي برابر با 5/31 ميليارد دلار برترين برند سخت افزار در جهان است.
تبليغ يا اتفاق در iphone ؟
خبري جديد از شركت پر آوازهIphone مبني بر گم شدن نمونه اوليه از محصول جدي خود iphone 5 رسيده است.
هنوز اتفاق سال گذشته و جا ماندن نمونه iphone 4 توسط يكي از مهندسين شركت Apple از خاطره ها پاك نشده، كه خبر تكراري و قابل توجه گم شدن iphone 5 هم به آن اضافه شد. مسلما اين خبر براي هر كسي كه به دنبال جديدترين هاي فناوري است قابل توجه خواهد بود.
ماجراي iphone 4 از اين قرار بود:
سارق يا يابنده، اين نمونه آزمايشي "iphone 4" ، كه بايد در تابستان 2010 توسط استيو جابز و طي يك مراسم ويژه معرفي مي شد به سايت "گيزمودو" به مبلغ 5 هزار دلار فروخت و تصاوير اين نمونه جديد لو رفت.
حادثه اي تكراري در محيطي مشابه !!!
خبرهايي كه در پي گم شدن iphone 5 انتشار شده است، توسط شركت Apple با محافظه كاري و حساسيت بيان مي شود.
ماجرا از اين قرار است كه يكي از مديران Apple با نام Gray Powell چند روز پيش در حاليكه iphone جديد و استثنائي را در جيب خود داشت به يك كافي شاپ در Redwood City رفت و هنگام بازگشت iphone 5 را اشتباها بروي پيشخوان جا گذاشت. اين اشتباه هولناك كه مي تواند در فروش و سود خالص apple بسيار تاثيرگذار باشد با هوشياري يكي از مشتري هاي كنجكاو مواجه شد.
چرا كه اين شخص اين گوشي عجيب و غريب را پس از يك كنجكاوي چند ساعته در اختيار يكي از بهترين گزينه هاي ممكن در ميان سايت هاي مادر و البته بدترين گزينه از ديد اپل قرار داد و گيزمودو نيز در طي تنها يكي دو ساعت نه تنها اين خبر را در اختيار همه دنيا قرار داد بلكه با ارائه چندين و چند فيلم و تصوير گوناگون و ويدئويي جاي هيچ انكاري را براي هيچ منتقدي باز نگذاشت بطوريكه Apple نيز بلافاصله با درخواستي قانوني مبني بر گم شدن يكي از پروتوتايپ هاي اين شركت خواستار بازگرداندن اين مدل گرديد.
البته Apple در همان ساعت هاي اوليه و بلافاصله پس از اعلام گم شدن اين محصول بصورت Remote interface گوشي را از كار انداخت و بجز همان شخص اول يعني كشف كننده گوشي كه حضور iPhone OS 4.0 را در اين مدل تائيد كرده است هيچ كس چشمش به جمال نسخه در حال كار اين گوشي روشن نگرديد و به همين علت بسياري از ابهامات و نكات سخت افزاري اين دستگاه كه تنها با مراجعه به Interface گوشي قابل پاسخگوئي بودند همچنان در ابهام مي باشد.
بعد از وقوع اين ماجرا، Apple با پليس اين شهر تماس گرفت و خبر گم شدن يك شيء با ارزش را اعلام كرد.
به گفته Apple با رديابي هاي انجام شده توسط GPS، اين تلفن همراه در محله "برنال هيگتس" سانفراسيسكو در خانه يك جوان 20 ساله كه تائيد كرد در شب مفقود شدن اين نمونه آزمايشي در اين كافي شاپ بوده پيدا شده است، اما هر نوع مالكيت اين دستگاه را تكذيب و از حضور آن اظهار بي اطلاعي كرد. گفتني است كه اين طور به نظر مي رسد كه Apple از سارق يا فردي كه نسخه جديد iphone را در دست دارد، هيچ شكايتي ندارد و در قبال پرداخت مبلغي خواستار بازپس گيري آن مي باشد!
اما اين واقعا يك اتفاق است؟؟؟
آيا ممكن است شركتي به اين بزرگي و با اين قدرت با اشتباه يكي از مديران نسخه چند ميلياردي خود را آن هم در كافي شاپ جا بگذارد؟
آيا اين يك تبليغ نيست؟
اما در مورد جزئيات مطرح شده درباره 5iphone توضيحاتي داده ايم كه براي كساني كه به اين نوع گوشي ها علاقه دارند مي تواند جالب توجه باشد:
ابعاد دقيق آن به اين شرح است:
* عرض 6 سانتيمتر
* ارتفاع 11 سانتيمتر
* ضخامت در بالا 6.9 ميليمتر
* ضخامت در پايين 5.4 ميليمتر
با توجه به اندازه هاي مطرح شده، ضخامت بالاي iphone 5 كمي بيشتر از پايين آن است.
* شكل پشت آن شبيه به ipad 2 مي باشد، پيش بيني مي شود جنس پشت آن آلومينيومي باشد. برخي نيز بر اين باورند كه همچون iphone 4 شيشه محدب و تراش خورده، استفاده شده است.
(منظور از شيشه ، پلاستيكي بسيار سخت و پر شده با فيلرهاي معدني است كه در عين سختي بسيار منعطف و نشكن است.)
* صفحه نمايش 3.7 اينچي است (به صورت عرضي لب به لب روي بدنه قرار گرفته است) - حاشيه كمتري دارد.
* نصب پردازنده پرسرعت A5 بر روي گوشي
* دوربين ديجيتالي 8 مگاپيكسلي
* وزن دستگاه 140 گرمي است – نسبت به قبل حدودا 5 گرم سنگين تر شده است.
علت گرايش به ماهواره
اين نوشتار به بيان برخي از دلايل گرايش مردم در سالهاي اخير، نسبت به ماهواره ميپردازد به اين اميد كه براي حل اين موضوع چاره اي بينديشيم.
اين روزها اگر سركي بر پشت بام منزل يا هر نقطه بلندي بكشيد، با انبوهي از بشقابهاي دايره اي شكل مواجه ميشويد كه مسئول دريافت و انتقال امواج ماهواره اي به تلويزيونهاي خانگي هستند. تقريبا حدود هفده سال قبل در مجلس قانوني به تصويب رسيد كه عنوان آن «ممنوعيت به كارگيري تجهيزات دريافت ماهواره» بود.آن زمان كه اين قانون به تصويب رسيد احتمالا تنها يك درصد از مردم از ديشهاي ماهواره اي برخوردار بودند.اما در حال حاضر كمتر ساختماني وجود دارد كه بر بلنداي پشت بام آن،ديشهاي ماهواره يافت نشود.حتي در مناطق حاشيه اي شهر تهران و در روستاها نيز،اين روزها شاهد حضور ديشهاي ماهواره اي هستيم. خانههايي كه گه گاه تصور ميشود ممكن است اين ديشها بر سقف آنها سنگيني كند و موجب فروريختن آن شود. اين يعني اهميت تماشاي برنامههاي ماهواره براي برخي از افراد از ايمني و رفاه منزل مسكوني شان بيشتر است و يا شايد توان مالي تعمير خانه خود را نداشته باشند اما براي داشتن ماهواره حاضر به پرداخت هزينه هستند.
همه اين ماجرا در حالي است كه سياست جمع آوري تجهيزات ماهواره توسط نيروي انتظامي هم هرچند بنا بر دستورالعمل قانون بوده، در عمل، نشان داده كه كارساز نبوده است. اين اقدام به نظر ميرسد بيشتر نتيجه عكس داشته است و مردم را نسبت به اين وسيله ارتباطي حساس تر و مشتاق تر كرده است.
اما مسئله مهم اعتراف به اين است كه بپذيريم چنين روشهايي هرگز ثمر بخش نيست و توسل به زور و خشونت و اجبار براي داشتن يا نداشتن يكسري از موارد، مسئله اي شخصي است كه در درجه اول به انتخاب هر فرد مربوط ميشود.البته جامعه نقش بسيار مهمي در آگاه سازي و ارائه الگوهاي عمل شايسته و درست به افراد را عهده دار است اما اينكه هر كس چه چيز را انتخاب كند به خودش مربط ميشود.خصوصا اگر اين حيطه به انتخاب شبكههاي تلويزيوني مربوط شود كه بحثي سليقه اي و مطابق با اعتقاد هر فردي محسوب ميشود.
مسئله بسيار مهم در اين رابطه به عملكرد صدا و سيما مربوط ميشد كه به نظر ميرسد در سالهاي اخير نواقص بسياري در اين بخش وجود داشته و همين امر موجب ايجاد نوعي احساس بي رقبتي نسبت به ان شده است و از طرف ديگر انگار نگاه مردم نسبت به رسانه ملي كمرنگ شده و رغبتي براي تماشاي برنامههاي كسل كننده و تكراري ندارند
سوال اينجاست كه در شرايط فعلي جامعه ما با وجود ممنوعيتهاي موجود در عدم استفاده از ماهواره،چه چيز موجب ميشود تا اغلب مردم با عقايد و سليقههاي مختلف،نسبت به استفاده از ماهواره گرايش داشته باشند؟
آمارهاي رسمي و غير رسمي نشان ميدهند كه در سالهاي اخير، اين تمايل همواره روبه رشد بوده و آخرين آمارها ـ كه به طور غير رسمي از زبان مسئولين كشور جاري ميشود ـ آمار استفاده 60 درصدي مردم از اين ابزار رسانه اي را در سطح كشور بيان ميدارد.
علل گرايش به ماهواره
به طور كلي ميتوان مهمترين علت وجود چنين گرايشاتي را به شرايط جامعه و جهان امروز نسبت داد. دوراني كه ما در آن زندگي ميكنيم،عصر انفجار اطلاعات و رشد تكنولوژي است. اين تكنولوژي هر روز حرف تازه اي را براي همگان به ارمغان ميآورد و به همين سبب از جذابيت بالايي برخوردار است. ماهواره ابزاري است حاصل تكنولوژي بشر كه ميتواند به راحتي انتقال پيام را در قالب برنامههاي راديويي و به ويژه تلويزيوني در سرتاسر جهان براي مخاطبين ميسر سازد. از اين نگاه، روي آوردن مردم جهان به اين ابزار همچون ديگر مواهب تكنولوژي،تا حدودي طبيعي به نظر ميرسد. به نظر ميرسد اين موضوع نيز بخشي از پروسه جهاني شدن را شامل ميشود و احتمالا در جهت تسريع اين جريان عمل ميكند.
نگاهي به شبكههاي ماهواره اي فارسي زبان
تقريبا تا يك دهه پيش تعداد شبكههاي ماهواره اي فارسي زبان محدود بود و اغلب به پخش برنامههايي با موضوعات سياسي مربوط ميشد.اما در حال حاضر پيشرفت جالب توجهي در اين زمينه ديده ميشود و همين موضوع ميتواند نشان دهنده جايگاه خاص اين برنامه ها در ميان مخاطبان ايراني باشد. اين يك امر طبيعي است كه اگر تقاضا وجود داشته باشد عرضه هم افزايش خواهد يافت.
اكنون 29 دستگاه ماهواره در فضاي ايران اسلامي، اقدام به پخش برنامههاي گوناگون تلويزيوني در قالب نزديك دو هزار شبكه ميكنند (با حذف كانالهاي تكراري) كه مهمترين اين ماهوارهها به لحاظ تعداد شبكه و شمار مخاطبين در ايران عبارتند از: هات بيرد، نيل ست، ترك ست و عرب ست. اين ماهوارهها اكنون با حدود 120 شبكه ويژه مخاطبين ايراني فارسي زبان وديگر اقوام ايراني (كرد، ترك، عرب و...) اقدام به توليد و پخش برنامههاي گوناگون ميكنند.
با تاملي كوتاه در اين رابطه ميتوان به اين موضوع پرداخت كه به واقع چه چيز موجب شده تا مردم تا اين حد نسبت به تماشاي برنامههاي ماهوارهاي از خود علاقه نشان دهند؟
پاسخ به اين سوال از زواياي مختلفي قابل بحث و بررسي است اما به طور خلاصه ميتوان دلايل چنين مسئله اي را اينطور بيان كرد:
1.عدم برنامه ريزي صحيح و اصولي مسئولان فرهنگي كشور در انتقال ارزشها و مباني فرهنگي بومي به نسلهاي مختلف.اين موضوع تازه اي نيست و بارها و بارها درباره اين موضوع بحث و سخن بوده است اما تاثير محسوس اين امر به ندرت ديده شده است اگر اقدامي هم صورت گرفته يا در سطح محدود يا به طور مقطعي انجام شده است.
آمارهاي رسمي و غير رسمي نشان ميدهند كه در سالهاي اخير، اين تمايل همواره روبه رشد بوده و آخرين آمارها ـ كه به طور غير رسمي از زبان مسئولين كشور جاري ميشود ـ آمار استفاده 60 درصدي مردم از اين ابزار رسانه اي را در سطح كشور بيان ميدارد
2.مسئله بسيار مهم در اين رابطه به عملكرد صدا سيما مربوط ميشد كه به نظر ميرسد در سالهاي اخير نواقص بسياري در اين بخش وجود داشته و همين امر موجب ايجاد نوعي احساس بي رقبتي نسبت به ان شده است و از طرف ديگر انگار نگاه مردم نسبت به رسانه ملي كمرنگ شده و رغبتي براي تماشاي برنامههاي كسل كننده و تكراري ندارند.
فراموش نكنيم كه تنوع طلبي خصلت ذاتي انسانهاست و تكنولوژي ماهواره با امكان پخش برنامههاي متنوع از صدها شبكه تلويزيوني به طور همزمان، اين حس را به راحتي در مخاطبين ارضا ميكند. اين قابليت آنچنان مهم است كه امكان رقابت با آن عملا بسيار مشكل به نظر ميرسد. يك مخاطب به راحتي و تنها با داشتن يك رسيور ارزان، ميتواند صدها شبكه تخصصي علمي، فرهنگي، هنري، مستند، ورزشي، فيلم و سريال و... را با كيفيت بسيار بالا دريافت كند، حال آنكه اينچنين امكاني به هيچ عنوان براي مخاطباني كه ميخواهند تنها از برنامههاي رسانه ملي استفاده كنند، وجود ندارد.بهتر است واقع بينانه و به طور علمي به اين موضوع بپردازيم و تا اوضاع بدتر نشده، چاره اي بينديشيم تا خداي ناكرده شاهد بروز آسيبهاي جبران ناپذير بر بدنه فرهنگ و عقايدمان نباشيم.
پي نوشت:سايت تابناك.مقاله علل علاقه مردم به ماهواره.مرداد 1390
حكم رهبري درباره هديه به خبرنگاران
در قالب استفتايي از محضر مقام معظم رهبري، حكم فقهي و شرعي پرداخت هداياي مختلف از سوي مسئولان به خبرنگاران سئوال شده است.
هديه به خبرنگاران هميشه از موضوعات شيرين و البته پر حاشيه كار خبرنگاري بوده. اين موضع از جهات مختلف موافق و مخالفاني دارد. بديهي است كه اكثر خبرنگاران خود در زمره موافقان اين عمل هستند و عده اي ديگر نيز با اين امر مخالفند چون بر اين عقيده باور دارند كه اين موضوع گرايشهاي حمايتي را در زمينه خبر و اطلاع رساني دامن ميزند؛ در واقع به نوعي عينيت گرايي و رسالت اخلاقي و حرفه اي يك خبرنگار را خشده دار ميكند.
گذشته از اين نگاه تخصصي ميتوان از نگاه فقهي نيز اين مسئله را بررسي نمود. از جهتي نيز بايد ديد علاوه بر اين موارد آيا هزينه از بيت المال براي اين پرداختهاي خارج از چهارچوب اداري داراي اشكال ميباشد يا خير؟ و آيا خبرنگاران مجاز به دريافت چنين هدايايي هستند يا خير؟
به گزارش تبيان به نقل از فارس، در قالب استفتايي از محضر مقام معظم رهبري، حكم فقهي و شرعي پرداخت هداياي مختلف از سوي مسئولان به خبرنگاران سئوال شده است.
با توجه به نوع و ماهيت فعاليت خبرنگاران در حوزههاي مختلف خبري، هداياي مختلفي نيز بعضا از سوي نهادها، سازمانها و ارگانهاي دولتي و غيردولتي به خبرنگاران اهدا ميشود؛ براي آگاهي و اطلاع از جنبههاي شرعي و فقهي دريافت چنين هدايايي، سئوالاتي را در قالب استفتاء از محضر مبارك حضرت آيت الله العظمي خامنهاي جويا شديم كه در ادامه متن استفتاء صورت گرفته و پاسخ معظمله آمده است:
1. گاهي اوقات در نشستهاي خبري و برنامههاي كاري مسئولان، نهادها و سازمانهاي دولتي و غيردولتي كه از خبرنگاران دعوت بهعمل ميآيد، هدايايي نقدي و غيرنقدي به خبرنگاران پرداخت ميشود و يا در برخي اعياد مانند عيد فطر، عيد غدير و يا عيد نوروز، مسئولان اقدام به پرداخت عيدي به خبرنگاران ميكنند؛ آيا قبول و دريافت اين هدايا اشكال دارد يا خير؟
«بطور كلي اين گونه امور تابع قوانين و مقررات مربوطه ميباشد و تخلف از آن جايز نيست؛ و اگر منع قانوني نباشد، مانع ندارد.»
2. مسئله ديگر، مبالغي است كه در سفرها و مأموريتهاي كاري مسئولان به خبرنگاران داده ميشود به عنوان مثال در سفرهاي مأموريتي خبرنگاران با رئيس قوه قضائيه، رئيسجمهور، معاون رئيسجمهور و ... مبالغي به افرادي كه در سفر، همراه مسئول مربوطه هستند از جمله به خبرنگاران پرداخت ميشود؛ آيا دريافت اين مبالغ بلااشكال است؟
3. همه ساله در روز خبرنگار، رئيسجمهور هدايايي را به مناسبت اين روز به خبرنگاران اختصاص ميدهد، به طور مثال در سال گذشته مبلغ 300 هزار تومان به خبرنگاران مجرد و 400 هزار تومان به خبرنگاران متأهل به عنوان هديه روز خبرنگار از سوي رئيسجمهور پرداخت شد؛ آيا دريافت اين هدايا جايز است يا خير؟
متن پاسخ مقام معظم رهبري به اين شرح است:
«بطور كلي اين گونه امور تابع قوانين و مقررات مربوطه ميباشد و تخلف از آن جايز نيست؛ و اگر منع قانوني نباشد، مانع ندارد.»
آب بازي حرام نيست!!
«شادي و نشاط» لازمه زندگي بشر است و انسانها همواره كوشيدهاند اين عنصر مهم و ضروري را در زندگي خويش فراهم آورند و از آن غفلت نورزند امّا نكته حائز اهميت در جايي است كه آدمي بكوشد از هر راهي ولو راههاي نامشروع و نامناسب به كسب شادي و نشاط بپردازد. در واقع بر اساس معارف اسلامي ما شادي و نشاط لازمهي زندگي است امّا راههاي كسب آن مهم است و از هر راهي نميتوان شاد زيست!
ضرورت شادي و نشاط در زندگي
شادي و تفريح كردن يك ضرورت حياتي است كه در سنوات مختلف زندگي انسان بصورتهاي مختلف ظهور و بروز دارد. در طفوليت به صورت بازيهاي كودكانه انجام ميشود و در بزرگسالي به اعتبار تفاوت در تربيتهاي خانوادگي و شرائط محيط اجتماعي به شكلهاي مختلفي تحقق ميپذيرد. ميل به شادي يكي از خواهشهاي طبيعي است كه با سرشت انسان آميخته شده است و از آغاز زندگي تا پايان عمر همواره ثابت و پايدار است.
شادي و نشاط در آينه روايات اسلامي
كسب نشاط و شادي عنصر مهمي است كه در روايات اسلامي به صورت مشخص مورد تأكيد قرار گرفته است. اميرالمؤمنين علي عليهالسلام فرموده است: السرور يبسط النفس و يشير النشاط؛ فرح و شادماني باعث بهجت و انبساط روح است و مايهي تهييج و جد و نشّاط ميباشد.
بر اين اساس روايات اسلامي شادي و نشاط را جزئي از زندگي بشري ميدانند. همچنين بر آرامش بخشي تفريحات و شاد زيست در زندگي تأكيد دارد. از امام رضا عليهالسلام نقل است كه حضرت فرمودند: إجعلوا لأنفسكم خطّاً من الدينا باعطائها ما تشتهي من الحلال و ما لا تثلم المروّة و لاسرف فيه واستعينوا بذلك علي امور الدنيا؛ از لذائذ دنيوي نصيبي براي كاميابي خويش قرار دهيد و تمرينات دل را از راههاي مشروع برآوريد، مراقبت كنيد در اين كار به مردانگي و شرافتتان آسيب نرسد و دچار اسراف و تندروي نشويد. سرگرميهاي لذت بخش شما را در ادارهي زندگي ياري ميكند و با كمك آن بهتر به امور دنياي خويش موفق خواهيد شد.
بر اساس اين روايات و بسياري از روايات ديگر كسب شادي و نشاط در امور دنيوي نه تنها از نظر اسلام مردود نيست بلكه مورد توصيه و تأكيد نيز ميباشد و بزرگان دين همواره به پاسخ دادن به نيازهاي طبيعي و سرشتي بشر تأكيد دارند كه نيازهايي معقول و به جاست امّا نكتهي مهم آن است كه بر اساس آنچه از اين روايت نيز بر ميآيد كسب شادي و لذت در اسلام از هر راهي مطلوب و پسنديده نميباشد.
شروط شادي اسلامي!
بر اين اساس برخي از شرايط براي كسب شادي وجود دارد كه در روايت امام رضا عليهالسلام به آن اشاره شده كه عبارتند از:
1- كسب شادي از راه حلال باشد يعني با كارهاي حرام شادي بدست نياوريد.
2- كسب شادي منافاتي با شرافت آدمي نداشته باشد. در توضيح بايد گفت لذت بردن و شاد شدن به هر قيمتي هرگز مطلوب نخواهد بود. مثلاً انجام كارهايي كه شايد حرام نباشند امّا در شأن يك مسلمان نيستند.
3- كسب شادي همراه با اسراف و زيادهروي نباشد. نبايد انسان براي شادي و نشاط خود به كارهايي بپردازد كه نتيجهي آنها اسراف و از بين بردن نعمات الهي باشد.
از اميرالمؤمنين عليهالسلام در روايتي ديگر آمده است: اوقات السّرور خلُسَة؛ مواقع شادماني فرصت است. يعني مواقع شادماني و تفريح كردن فرصتهايي است كه افراد عاقل آن را مغتنم شمارده و از آن به نفع خوشبختي و سعادت خويش استفاده ميكنند. بر اساس اين روايت شريف يكي ديگر از شروط شادماني مشروع آن است كه انسان بكوشد شاد زيستهايش را در مسيري قرار دهد كه از آنها استفاده و حظِ معنوي ببرد.
اسلام با شادي مخالف نيست!
بر اين اساس ميتوان به سادگي نتيجه گرفت كه اسلام عزيز نه تنها با شادي كردن و كسب نشاط مخالفتي ندارد بلكه آن را جزئي از زندگي بشر ميداند. در روايتي ديگر از امام رضا عليهالسلام نقل شده است كه حضرت فرمودند: كوشش كنيد اوقات روز شما چهار وقت باشد. ساعتي براي عبادت و ساعتي براي تأمين معاش و ساعتي براي مصاحبت با برادران مورد اعتماد و كساني كه شما را به عيوبتان آگاه ميسازند و ساعتي را به لذات و تفريحات و كسب شادي خود اختصاص دهيد و از مسرّت و نشاط ساعت تفريح نيروي انجام وظائف ديگر را تأمين نماييد.
بر اين اساس دست يافتن به لذائذ مشروع و كسب شادي و نشاط در رديف امور مربوط به معاش و معاد قرار گرفته و خاطر نشان شده است كه مسلمان شايسته، قسمتي از وقت خود را به جلب شادي هاي مباح اختصاص مي دهد و موجبات بهجت و انبساط خاطر خود را فراهم مي سازد تا بتواند خود را براي انجام وظايف ديني و الهي اش آماده سازد .
با توجه به معارف و آموزه هاي اسلامي و آنچه از روايات بدست مي آيد كسب شادي و نشاط نه تنها مخالفتي با مسلمان بودن ندارد بلكه شايسته يك مسلمان آن است كه شادي كند و از آن براي روحيه گرفتن در انجام ساير وظايف ديني و شرعي خود بهره گيرد!
پس نه تنها اسلام با شادي كردن مخالف نيست بلكه آن را توصيه مي كند و لازم مي داند اما راه هاي تحصيل شادي را نيز معين و مشخص فرموده است؛ در واقع مسلمان نبايد از هر راهي شادي كند و خوش بگذراند زيرا سعادتي كه خداوند براي او مد نظر داشته است با برخي از شادي ها در معرض آسيب قرار مي گيرد .
آب بازي حرام نيست!
دوستاني جوان در ايامي نه چندان دور به بازي و سرگرمي مفرح و نشاط آور يعني " آب بازي" پرداختند و به قول معروف حسابي دلي از عزا در آوردند و صد البته كه آب بازي مي تواند تفريحي نشاط آور و شادي آفرين باشد و تجديد خاطره كودكي برخي از ماها نيز هست، اما در اين ميان چند سوال نيز مطرح است:
آيا اين اشخاص به دنبال شادي مشروع بوده اند يا اين گونه مسايل اصلا براي ايشان مهم نبوده است؟ آيا به هر قيمتي مي توان شادي و آب بازي كرد؟ آيا اين اشخاص شرايط شادي اسلامي را كسب نموده بودند؟ حرف ما يك كلام است: شادي كنيم امّا نه به هر قيمتي و با هر شرايط و از هر راهي! اسلامي شادي كنيم كه هم به نفع دنياي ماست و هم به نفع آخرتمان البته! يك پيشنهاد ساده هم در اين باره هم ميتواند داد: شهرادري ها و مراكز فرهنگي شرايطي فراهم آورند كه جوانان بتوانند در محيطي عاري از اختلاط زن و مرد به تفريح و كسب نشاط بپردازند و علاوه بر لذت بردن، دچار معصيت و گناه نشوند 1- حرام نباشد؛ آيا آب بازي مذكور بدون انجام اعمال حرامي چون اختلاط دختر و پسر و لهو و لعب هاي غير اسلامي بود؟! 2- به شرافت آدمي آسيب نرساند؛ آيا در آن بازي نشاط آور با نگاههاي طرح اعمال خلاف عرف و عادت اسلامي انجام نشده؟! 3- همراه با اسراف نباشد؛ آيا در آن روز آب و نعمتهاي الهي اسراف نشد؟! 4- در جهت كسب معنويات باشد؛ چقدر آن آب بازيها در جهت تقويت معنويات بوده است؟! حرف ما يك كلام است: شادي كنيم امّا نه به هر قيمتي و با هر شرايط و از هر راهي! اسلامي شادي كنيم كه هم به نفع دنياي ماست و هم به نفع آخرتمان البته! يك پيشنهاد ساده هم در اين باره ميتوان داد: شهرداري ها و مراكز فرهنگي شرايطي فراهم آورند كه جوانان بتوانند در محيطي عاري از اختلاط زن و مرد به تفريح و كسب نشاط بپردازند و علاوه بر لذت بردن، دچار معصيت و گناه نشوند. ن. رادفر منابع : 1- بحار الانوار – ج 17 – ص 208 2- غرر الحكم – ص 245 و ص 157 3- گفتار فلسفي – جوان از نظر عقل و احساسات – صص 413 تا 420 4- آداب معاشرت از ديدگاه معصومين – شيخ حرّ عاملي 5- بيست اصل در تربيت – علي محمد رفيعي 6- تفريح در اسلام – شهيد بهشتي تطبيق شروط شادي مشروع با آب بازي مطرح شده:
سخن پاياني و يك پيشنهاد ...
درباره خنده بازار و علي دايي
آيا تمركز بر لهجه علي دايي، طرز تلفظ حروف توسط او، حركات غير ارادي توسط صدا و سيما اخلاقي است؟1- در اين كه جامعه ايران هم اكنون تشنه شادي است شكي نيست. جامعه شناسان و كارشناسان مسائل فرهنگي درباره خمودگي و افسردگي در ميان بسياري از اقشار جامعه ايراني به ويژه جوانان هشدار دادهاند و خواستار ايجاد فضاي شاد در جامعه با ابزارهاي مختلف شدهاند. مسلماً يكي از اين ابزارها براي ايجاد فضاي شاد و مفرح در سطح جامعه رسانهها هستند. صدا و سيما و به ويژه تلويزيون از فراگيرترين و مؤثرترين اشكال رسانهها در جامعه امروز ايران هستند و نقش قابل توجهي در ايجاد فضاي شادي و يا بالعكس آن در جامعه ما بازي ميكنند. اگرچه يكي از نقاط ضعف اساسي توليد محتواي صدا و سيما تمركز بر برنامههاي جدي و خشك و سريالهايي با فضاي تلخ و تاريك است اما برنامههاي گاه به گاه طنز سيما با استقبال بسيار زيادي روبرو ميشود .
2- در تمام رسانههاي دنيا تمركز بر شخصيتهاي سياسي، هنري و ورزشي بسيار زياد است و ماجراها و داستانهاي آنها توسط افكار عمومي با دقت پي گيري ميشود. ساختن برنامههاي طنز درباره آنان و نظراتشان هم امري متداول است. يكي از موضوعات روزي كه بسيار در رسانه ملي به آن پرداخته ميشود ورزش فوتبال است كه برنامههاي مختلفي از آنتن شبكههاي مختلف سيما به آن اختصاص داده ميشود. برنامههاي مختلف براي كشاندن فوتباليستها به استوديو رقابت ميكنند و زمان برنامهها به حاشيههاي فوتبال دولتي امروز ايران اختصاص داده ميشود. در اين راستا حتي آنتن زنده كه امري حساس براي تلويزيون است به اين برنامهها داده ميشود كه گهگاه با نتايجي مانند درگيري لفظي و هتاكي ميان طرفين همراه ميشود(آخرين مورد درگيري لفظي ميان مايلي كهن و فتح الله زاده در برنامه ورزش و مردم بود.) نويسنده اين مطلب از منتقدين جدي استفاده بي حد و حصر فوتباليستها از بودجه دولتي و آنتن رسانه ملي بوده و هست . هم چنين ناظران رسانه از اختصاص ساعتها از آنتن گران قيمت سيما به علي دايي در برنامه نود براي طرح موضوع طلبش از باشگاه پرسپوليس متعجب هستند.
فوتبال با همه جذابيتهاي رسانه ايش ميتواند موضوع طنز باشد و ابزار ظريف طنز براي بيان كاستيهاي فرهنگي اين ورزش ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. يكي از نمونههاي موفق اين موضوع را مهران مديري در مرد هزار چهره انجام داد كه كاستيهاي فرهنگي فوتبال امروز ايران را با صراحت و در عين حال ظرافت به تصوير كشيد.
3- فوتبال با همه جذابيتهاي رسانه ايش ميتواند موضوع طنز باشد و ابزار ظريف طنز براي بيان كاستيهاي فرهنگي اين ورزش ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. يكي از نمونههاي موفق اين موضوع را مهران مديري در مرد هزار چهره انجام داد كه كاستيهاي فرهنگي فوتبال امروز ايران را با صراحت و در عين حال ظرافت به تصوير كشيد. مديري در بخش فوتبالي اين سريال طنز بازيكن سالاري ، پول محوري، نقش مخرب مطبوعات ورزشي زرد و ... پرداخت كه با واكنش مثبت مخاطبان و كارشناسان روبرو شد. عليرغم اين تجربه و نمونه به نسبت موفق متأسفانه در روزهاي گذشته شاهد عقب گردي تلخ در برنامه سازي طنز تلويزيون بوديم.
4- در ساعات پس از افطار كه خانوادهها گردهم آمده و تلويزيون نقش مهمي در پر كردن ساعات پس از افطار دارد برخي مردم ترجيح ميدهند به جاي ديدن سريالهاي پر از روح و جن و پري كه از حالت معمول خود خارج شد و بايد بعداً به آنها پرداخته شود ساعتي مفرح داشته باشند. برنامه خنده بازار كه سابقه پخش قبل از ماه مبارك را دارد يكي از انتخابهاي خانوادههاي ايراني است. اما متأسفانه به نظر ميرسد در اين برنامه مرز ميان مسخره كردن و طنز كم رنگ شده و براي خنداندن مردم از تمسخر ظاهر، تكيه كلامها، لهجه و حركات بدن شخصيتهاي معروف استفاده ميشود. آيتم برنامه نود اگرچه وقايع برنامه نود را به شكلي طنز بازسازي ميكند و پيش از اين شخصيتهايي چون كفاشيان و ... نيز مورد تقليد قرار گرفته بودند اما اين بار تمركز بر لهجه علي دايي، طرز تلفظ حروف توسط او، حركات غير ارادي بدن او و ...از حالتي معمول فراتر رفت و شكل تمسخر به خود گرفت.
5- در حالي ،برنامه خنده بازار كه با لوگوي مخصوص ماه خدا - مختص ايام ماه مبارك رمضان -در حال پخش بود كه يكي از مهمترين دستورات خداوند در قرآن كريم كه در اين ماه نازل شد توسط سيما و دست اندر كارانش فراموش شد. خداوند در سوره حجرات ميفرمايد:
يا ايُّهَا الَّذينَ امَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسي انْ يَكُونُوا خَيْرا مِنْهُم وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسي انْ يَكُنَّ خَيْرا مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا انْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الايمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَاولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ. اي كساني كه ايمان آورده ايد نبايد گروهي از مردان شما گروه ديگر را استهزاء كنند، شايد آنها كه مورد استهزاء واقع ميشوند بهتر از مسخره كنندگان باشند. و همچنين زنان يكديگر را مسخره نكنند، زيرا ممكن است زنان مسخره شده از آنها كه مسخره ميكنند بهتر باشند. و مبادا از يكديگر عيب جويي كنيد و زنهار از اينكه يكديگر را با القاب زشت و ناپسند ياد كنيد كه پس از ايمان آوردن، نامي كه نشان از فسق و فجور دارد بسيار زشت است و هر كس كه از اين رفتار توبه نكند ستمگر و ظالم است.
صدا و سيما به عنوان دانشگاه عموم جامعه ايران در ماه مبارك رمضان نميبايست صرفاً به پخش مواعظ اخلاقي اكتفا كرده و خود در عمل به اخلاق اسلامي اهتمام ورزد
برمبناي اخلاق اسلامي يكي از محرّمات مسخره كردن و استهزاء است و ترديدي نيست كه مسخره كردن و استهزاء يكي از عواملي است كه بسياري از اوقات انسانهاي ضعيف الايمان را وادار به غيبت ميكند. آري، هستند كساني كه به منظور بي اعتبار كردن ديگران از عامل تمسخر بهره ميگيرند و براي مجلس آرايي و خنداندن حاضران از آبرو و حيثيت ديگران زمان ميگذارند و با كارهايي از قبيل تقليد در راه رفتن، سخن گفتن، غذا خوردن و خلاصه به هر طريقي از اشاره و كنايه و... ديگران را به مسخره ميگيرند و از اين راه حس خودپسندي و انتقامجويي خويش را اشباع ميكنند و حد اقلّ با خرج كردن آبروي ديگران مستمعان و دوستان خود را راضي ميسازند و بدين جهت است كه قرآن كريم از اين عمل شديدا نهي كرده و آن را به عنوان ظلم و ستم مورد توبيخ و تهديد قرار داده است . هم چنين در روايات معصومين عليهم السلام نيز، كساني كه مؤمنان را تحقير و تمسخر ميكنند با تعابير تندي مورد خطاب قرار گرفته اند.
در حالي ،برنامه خنده بازار كه با لوگوي مخصوص ماه خدا - مختص ايام ماه مبارك رمضان -در حال پخش بود كه يكي از مهمترين دستورات خداوند در قرآن كريم كه در اين ماه نازل شد توسط سيما و دست اندر كارانش فراموش شد.
6- . مسوولين صدا و سيما و برنامه سازان آن افرادي متدين هستند و بي ترديد ميدانند كه كسي كه به مردم اهانت كند و آنها را مورد تمسخر و استهزاء قرار دهد گناه بزرگي را مرتكب شده و بايد در انتظار عواقب سوء و آثار بد آن باشد. به نظر ميرسد صداوسيما ضمن تجديد نظر در اين رويكرد برنامه سازي عملا در فكر گسترش اخلاق در جامعه باشد.
هم چنين صدا و سيما به عنوان دانشگاه عموم جامعه ايران در ماه مبارك رمضان نميبايست صرفاً به پخش مواعظ اخلاقي اكتفا كرده و خود در عمل به اخلاق اسلامي اهتمام ورزد .